مقدمه
پیش از طرح هرگونه بحث، ذکر نکات ذیل ضروری است:
1- هدف از نگارش این مطالب، طرح برداشت هایی تدبرگونه از سوره ناس است که در ذهن مؤلف ایجاد شده و اکنون قصد دارد تا جهت صحت سنجی و کشف نقاط قوت و ضعف، با دیگران به اشتراک بگذارد. لذا از همین ابتدا، از همه خوانندگان عزیز تقاضا می شود تا متن ذیل را با دیده ای انتقادی بخوانند.
2- در عنوان تعمداً واژه «تدبر» را به کار بسته ام تا بر این نکته تأکید کنم که میان تفسیر و تدبر تفاوت های بسیاری وجود دارد. تفسیر یک وظیفه تخصصی ویژه عالمان دینی است که کلامشان مرجع و منبع دیگران می تواند باشد، اما تدبر یک وظیفه همگانی است که کاربست آن در زندگانی شخصی افراد و تلاشی در راستای ورود بیشتر قرآن به متن زندگی بشریت است.
3- مبنای تدبر و هرگونه فهمی از قرآن، مراجعه به نص قرآن و تفاسیر است. بر این اساس هم در نگارش و ایجاد تدبر و هم در خوانش و فهم و نقد تدبر، لازم است مؤلف و خواننده هر دو به تفاسیر مراجعه کرده و سپس به گفتگو با یکدیگر بنشینند. لذا تلاش کرده ام تا حد امکان کلام خود را مستند نمایم و از خواننده گرامی نیز تقاضا دارم پس از مطالعه تخصصی تفاسیر مربوطه، به نقد بنشیند.
.................